وقتی به شپش موجود در خوابگاه فکر میکنم، تمام تنم شروع به خاریدن میکند.
احتمالا دوست داشتن هم چیزی شبیه به همین است.
وقتی به تو فکر میکنم، تمام سلولهایم با فریاد دوستت دارم، میخوانندت و خواهان داشتن تو هستند.
چیزی شبیه به یک تلقین و توهم فکری است انگار.
شپش باعث خارش میشود. پس وقتی به آن فکر کنی، خارش شدیدی را حس میکنی. تو هم باعث دوست داشتنی، یعنی وجودت باعث میشود که دلت بخواهی کسی را دوست داشته باشی. پس وقتی به تو فکر میکنم، نیاز به دوست داشتنت را حس میکنم و آن تلقین لعنتی باعث میشود تو را برای دوست داشتن انتخاب کنم!
یک احساس یک طرفه ناگهانی!
نمیشود پیشبینی کرد که شپش کی میپرد روی سرت و مغز را میجود!هر وقت که بخواهد چنین میکند!
مثل تو که معلوم نیست کی وارد قلبم میشوی و ضربانش را تند میکنی و فرمانش را به دست میگیری! هر وقت که دلت بخواهد انگار!
چگونه بیرونت کنم؟
کدام مادهی اسیدی بیرونت میکند بیآنکه خانهی دلم خراب شود!
درباره این سایت